کاخ ورسای (به فرانسوی: Château de Versailles)
مجموعه کاخهایی در شهر ورسای در نزدیکی پاریس است که به عنوان بزرگترین کاخهای سلطنتی جهان شناخته میشود.
این کاخ سابقاً در دهکدهای به همین نام در نزدیکی پاریس قرار داشت اما امروزه این دهکده و کاخ جزء حومه پاریس محسوب میشوند.
از سال ۱۶۸۲ تا سال ۱۷۸۹ که به اجبار انقلابیون خانواده سلطنتی به پاریس منتقل شدند، این کاخ محل زندگی و دربار حکومتی شاهان فرانسه بود.
معاهده ورسای که به جنگ جهانی اول پایان داد در این کاخ عقد شدهاست.
این کاخ به عنوان یکی از میراث جهانی توسط یونسکو انتخاب شدهاست.
تاریخچه
بر اساس مدارک تاریخی آثار وجود کاخ در دهکده ورسای به حدود سال ۱۰۳۸ میلادی بر میگردد. اما این کاخ جایگاه رسمی و سلطنتی نداشتهاست.
بعدها از دهکده ورسای به عنوان شکارگاه استفاده میشد. به همین منظور لویی سیزدهم دستور ساخت بنایی را در این شکارگاه در سال ۱۶۲۴ داد.
این شکارگاه به وسیله «فیلیبرت لروی» طراحی و به وسیله سنگ و آجر سرخ ساخته شد.
ساخت کاخ سلطنتی در ورسای
تا زمان سلطنت لوئی چهاردهم کاخ رسمی و سلطنتی فرانسه کاخ لوور بود اما پس از روی کار آمدن، او تصمیم گرفت کاخ شکوهمندی برای خود بسازد
که در جهان نمونهای از زیبایی، شکوه، بزرگی و پهناوری باشد. به همین منظور وی دستور داد دهکده زیبای ورسای به عنوان مکان ساخت این کاخ انتخاب شود.
بعدها به همین علت کاخ هم ورسای نامیده شد. شروع ساخت و طراحی کاخ به سال ۱۶۶۹ برمیگردد.
طراحی این کاخ به وسیله معماران چیرهدستی به نامهای «لویی لووا»، طراح فضای سبز آندره لونوتر و «شارل لُبران» نقاش و آذینگر زبردست
که قبل از آن قصر وو لو ویکومت را ساخته بودند انجام گرفت. اما طراحی اصلی کاخ به منظور استفاده به عنوان کاخ سلطنتی به سال ۱۶۷۸ باز میگردد.
در کل مجموعه کاخهای ورسای در چهار مرحله ساخته و تکمیل شد.اولین بنا شامل باغ و قسمت ورودی افتخار آشنایی نام گرفت که گنجایش ششصد مهمان را در خود داشت.
دومین بنا پیمان آخن که پایان آن همزمان شد با پایان جنگ اسپانیا و فرانسه و امضای معاهدهء صلح میان آنها در منطقهء آخن.
بنای سوم پس از پایان جنگ با آلمان و امضای معاهدهء نیمیخن که شامل بال شمالی و غربی قصر همچنین باغ پرتقال بود. تالار معروف آینه در این قسمت قرار دارد.
و سرانجام آخرین قسمت با پایان جنگ نه ساله.تمام اثاثیه قصر کار دست صنعتگران ایتالیایی دعوت شده به فرانسه بود.
مبلمان ها و سرویس های خواب از نقره و دیگر اشیای آن از طلای خالص. بعد از این مراحل در دوره پادشاهان بعدی نیز عمارتهایی به این مجموعه افزوده شد.
کاخ ورسای در تاریخ ۶ مه ۱۶۸۲ گشایش یافت.
لویی چهاردهم با ساخت این کاخ در نظر داشت هم از شلوغی پاریس دور شود و هم با یکجا جمع کردن دستگاههای دولتی و دربار در ورسای کنترل بیشتری را بر آنها داشته باشد.
علاوه بر کاخ سلطنتی و اماکن دولتی نظیر دیوانها و دادگاهها، منازل هزاران نفر از درباریان، فرمانداران، قضات، وزرا و شخصیتهای حکومتی در ورسای قرار داشت.
لویی چهاردهم درباریان را وادار ساخت که در ورسای زندگی کنند و از افزایش حضور، قدرت و املاکشان در دیگر مکانها بپرهیزند.
با این کار لویی قدرت کنترل زیادی بر تمام درباریان پیدا کرد.
ویژگیهای کاخ
لویی لووا به منظور اقامت شاه و ملکه آپارتمانی را طراحی کرد که «شتو نف» (در فرانسه به معنی کاخ نو) نامیده میشد.
علاوه بر این دو آپارتمان که کاملأ شبیه هم هستند و از هفت سالن با نام های الهه های رومی تشکیل شده اند
قسمتهای خصوصی و خوابگاههای دیگری هم در این کاخ برای شاه و ملکه فراهم شد.
عمارت شاه
وی برای طراحی این بخش از اصول معماری ایتالیایی رایج در قرن ۱۶ و ۱۷ استفاده کرد. او نقشهای کشید که از از هفت تالار تشکیل شدهبود.
این ۷ سالن از منظومه خورشیدی و ایزدهای رومی الهام گرفته شده بودند. همه تالارها دور تا دور سالن مرکزی به نام تالار آپولون که خوابگاه لویی چهاردهم بود قرار داشتند.
به این نوع طراحی، طراحی «خورشیدمرکزی» میگویند. این سالنها به نامهای زیر نامیده میشدند:
- تالار دایان (برگرفته از ایزد شکار روم و سیاره ماه)
- تالار مارس (برگرفته از ایزد جنگ روم و سیاره مریخ)
- تالار مرکوری (برگرفته از ایزد بازرگانی و هنرهای آزاد رومی و سیاره تیر)
- تالار آپولون (برگرفته از ایزد هنرهای زیبا رومی و خورشید)
- تالار ژوپیتر (برگرفته از ایزد حقوق و قانون رومی و سیاره مشتری)
- تالار ساترن (برگرفته از ایزد کشاورزی رومی و سیاره کیوان)
- تالار ونوس (برگرفته از ایزد عشق رومی و سیاره ناهید)
در سالهای بعد دو تالار فراوانی مخصوص خزانه و هرکول به این تالار ها افزوده شد.
این تالارها به وسیله شارل لبران بر اساس طراحی ایتالیایی مزیین شد. (وی دوست و همکار پیترو دو کورتونا معمار ایتالیایی و طراح کاخ پیتی در فلورانس بود.)
برای طراحی سقف تالارها از نقاشیهای زیبایی استفاده شد. به نظر آندره فلبین طرحهایی انتخاب شد که به اعمال قهرمانانه لویی چهاردهم همخوانی داشته باشد.
در این نقاشیها از شخصیتهایی همچون آگوست، اسکندر و کوروش بهره گرفته شد.
مثلاً در تالار آپولون طرحی از آگوست بود که در آن وی در حال ساخت دروازه مزنوس بود این نقاشی اشاره به ساخت دروازه لاروش به دستور لویی چهاردهم داشت
یا در تالار مرکور تصویری از اسکندر در حال ساخت کتابخانه عظیم اسکندریه نقش بسته بود که اشاره به ساخت کتابخانه سلطنتی توسط لویی چهاردهم داشت.
تالارها به وسیله مبلمان نقره آراسته شدند ولی این مبلمان طی جنگ آگزبورگ در سال ۱۶۸۹ به دستور لویی چهاردهم برای تامین بخشی از هزینه جنگ ذوب و به سکه تبدیل شدند.
اما این طراحی صورت گرفته توسط لویی لووا دیری نپایید. به این شکل که طبقهای بر کاخ افزوده شد و تراسی برای آن ساخته شد که آپارتمانهای شاه و ملکه را به هم متصل میکرد.
با این تغییرات سالنهای ژوپیتر، ساترن و ونوس تغییر شکل یافتند. تالارهای ونوس، ساترن و ژوپیتر به سالن آیینهها تبدیل شد.
سالنی نیز در قسمت پشت تراس طراحی شد که ونوس نام گرفت.از وسایل و دکورهای تالار اولیه برای تزیین تالار ونوس ثانویه استفاده شد.
از سال افتتاح تا پایان سلطنت لویی چهاردهم از تالارها به شکل اختصاصی استفاده میشد:
- تالار ونوس به عنوان سالن غذاخوری میهمانان شاه و بار
- تالار دایان به عنوان سالن بیلیارد
- تالار مارس به عنوان محل رقص و برقراری مجالس بال
- تالار مرکور به عنوان سالن ورق بازی و پوکر
- تالار آپولون به عنوان سالن موسیقی و کنسرت
آپارتمان ملکه
این بخش در طول تاریخ خود منزلگاه سه ملکه فرانسه بودهاست:
ماری ترز همسر لویی چهاردهم، ماری لسزِسزیسکا همسر لویی پانزدهم و ماری آنتوانت همسر لویی شانزدهم پس از طراحی این آپارتمان
توسط لویی لووا این آپارتمان شامل هفت سالن بود که متقارن با آپارتمان شاه بود:
- شاپل متقارن باسالن دیان در آپارتمان شاه
- تالار گارد متقارن با تالار مارس در آپارتمان شاه
- آنتیشامبر متقارن با تالار مرکور در آپارتمان شاه
- شامبر متقارن با تالار آپولون در آپارتمان شاه
- گراند کابینت متقارن با تالار ژوپیتر در آپارتمان شاه
- اوراتوری متقارن با تالار ساترن در آپارتمان شاه
- پتیت کابینت متقارن با تالار ونوس در آپارتمان شاه
همانطور که طراحی سقف تالارهای آپارتمان شاه از اعمال قهرمانانه لویی چهاردهم الهام گرفته و از شخصیتهای تاریخی استفاده شده بود
در آپارتمان ملکه نیز از این قبیل تصاویر متناسب با دکوراسیون اتاق بهره گرفته شد. بعدها برای ساخت تالار آینه بخشی از آپارتمان ملکه تغییر یافت.
با این تغییرات تالارها به شکل زیر در آمدند:
- تالار گارد دولارن
- آنتیشامبر
- گراند کابینت
- شامبر دولارن
این تالارها تقریباً تا زمان ماری آنتوانت همین شکل را داشت تا اینکه وی دستور تغییر شکل آن را داد و این سالنها به شکلی که امروز میبینیم درآمدند:
- تالار گارد دولارن بدون تغییر باقیماند.
- تالار آنتیشامبر به آنتی شامبر دو گرند کوورت تبدیل شد. اینجا به محل اجتماعات عمومی شاه، ملکه و درباریان و تئاتر تبدیل شد.
- گراند کابینت به تالار دنوبل تبدیل شد. اینجا به محل عنوان سالن انتظار خوابگاه ملکه تبدیل شد.
- شامبر دولارن به عنوان خوابگاه ملکه مورد استفاده قرار گرفت.
دیگر اختصاصات و جزئیات
- علاوه بر آپارتمانهای سلطنتی ۵ کاخ یا چپل در ورسای ساخته شد.
- تالار اپرای زیبایی نیز در ورسای جهت استفاده شاه و درباریان ساخته شد
,باغها و فضای سبز
ورسای دارای بزرگترین مجموعه باغها و فضای سبزی است که تا کنون در جهان ساخته شدهاست. در میان این باغها، آبراهها، حوضها، فوارهها و مجسمههای زیبایی طراحی شدهاند.
طراحی تمام این قسمتها توسط آندره لونتر صورت گرفتهاست. طراحی فضای سبز به شکلی است که نمای بسیار وسیع و بی انتهایی را به ذهن میآورد.
باغها نیز در قسمت جنوبی کاخ قرار گرفتهاند که نمای فوق العادهای را از ایوان کاخ سلطنتی فراهم میکند. تمامی این فضا بر دو سوی کانال محوری ورسای قرار گرفتهاند.
در چهار سوی این کانال نیز فوارهها و استخرهای عظیمی پدید آمدهاند که بعضی از آنها نظیر استخر آپولون و یا استخر لاتونا شهرت جهانی دارند.
کاخهای جانبی
علاوه بر کاخ سلطنتی کاخها و عمارتهای دیگری نیز در محوطه ورسای ساخته شدهاند که از معروفترین آنها میتوان از گراند تریانون و پتیت تریانون نام برد.
هزینه ساخت
با توجه به عظمت، شکوه و وسعت کاخ ورسای هزینه نگهداری این کاخ بسیار بالا بود هرگز رقم دقیق آن توسط کوبرگ خزانه دار لوئی چهاردهم فاش نشد
اما به طوری که طی یک برآورد گفته میشود که حدود ۲۵٪ درآمد ملی فرانسه در آن زمان صرف فراهم کردن هزینه زندگی شاه در این کاخ میشد.
در طی تحقیقات امروزی هزینه ساخت ساختمانهای این کاخ بالغ بر ۲ میلیارد دلار و قیمت طلا و نقره به کار رفته
در این کاخ بر اساس قیمت طلا و نقره در سال ۲۰۰۶ به حدود ۶۰۰ میلیارد دلار میرسد. به همین خاطر تعدادی از تاریخ نگاران زندگی در ورسای را زندگی طلایی نامیدهاند.
پس از انقلاب فرانسه این کاخ توسط انقلابیون اشغال شد و تمامی اثاثیهء آن به نفع انقلاب مصادره و در حراجی های اروپا و آمریکا به فروش رسید.
برچسبها: کاخ ورسای ,
معماری باروک
از ایتالیا شروع شد و قسمت اعظم اروپا را هم به زیر پوشش خود درآورد. تقریبا از اوایل قرن ۱۷ تا اواسط قرن ۱۸ در بیشتر کشورهای لاتین گسترش یافت.
از نظر منتقدین قرن نوزدهم معماری باروک عبارت است از معماری کلاسیک منحط بیساختار و دارای تزئینات نمایشی زیاد و عجیب و غریب است.
سبک باروک
باروک در معنی اصلی خود عبارتست از نامنظم، مروارید ناصاف و پرپیچ و تاب و یا غیر عادی باروک نوعی هنر است که در آن قواعد تناسب رعایت نمیشود
و همه چیز بنا به حواس هنرمند نمایانده میشود. این سبک هنری دارای روحی از حرکت و جنبش است که نقطه مقابل سکون کلاسیک است.
هنرمندان در باروک بر خلاف دوران کلاسیک با احساس خود حرکت میکنند و احساس را مقدم بر عقل میدانستند.
ویژگیهای معماری باروک
سیالیت فضا، پیوند حرکت به معماری، نامتوازنی، نور و رنگ، ژرف نمایی و پویایی در مقابل ایستایی معماری رنسانس.
معماری باروک با مایه گرفتن از انسانگرایی، بساط شیوهگری منیریسم را برچید و در رویارویی با ضوابط کلاسیک حق اولویت را از عقل گرفت و به احساس سپرد.
در این شیوهٔ معماری، با ایجاد هماهنگی و هنجار در میان عناصر و مفاهیمی گوناگون و در هم آمیختهگری شکوهمند در فضای کلان ارائه میدارد. هدف اصلی باروک
پیش بینی فضایی کلی در مرکز، منظم کردن فضایی فرعی و نمای ورودی و سرانجام به خدمت گرفتن عناصر پیکر شناسی و نقاشی و سایر هنرهای تزیینی برای ایجاد اثری کامل میباشد.
معماری باروک دارای صلابت و سهندوارگی ساختمان بود، که بعدها سبک روکوکو (به انگلیسی: rococo) از آنها کاست و بر سبکی،
ریز نقشی و شادی انگیزی و آرایههای رنگارنگ در بنا افزود.
مفهوم بینهایت
در اواخر قرن هفدهم مشاهده میشود که جهان بینی دوران باروک در رشته ریاضی متوجه بینهایت به عنوان پایهای برای محاسبات علمی میشود.
در نقاشی و معماری بینهایت به معنی ترسیمی و هندسی آن در پرسپکتیو مورد استفاده قرار میگیرد تا تاثیری هنرمندانه بیافریند.
کاربرد هنرمندانه بینهایت در طبیعت که با معماران منظره ساز فرانسوی اواخر قرن هفدهم آشکار گشت برای نخستین بار در باغها جادههای عریضی دیده میشود
که به عنوان عوامل اصلی معماری بکار رفتهاند و این باغها را آشکار ا به فضاهای بی پایان، هدایت میکنند.
ورسای با جاده خیره کننده اش که راه به پاریس میبرد مثالی باعظمت، از آفرینش این معماران فرانسوی است.
این باغ با اثری که بر بیننده ایجاد میکند نمونهای از دنیای باروک است و تصور هنری بینهایت را در این دوره باقی نگاه میدارد.
پیکرهسازی
یکی از دلایل پیدایش پیکرهسازی باروک نقش مقابل بین باروک و کلاسیکگرایی بود. پیکره سازی هم در نشان دادن معجزات دین مسیح کمال مییابد
و بازتابی از نوعی اشتیاق برای اعجاب انگیزی است. استفاده از عناصر تزیینی و نمایان کردن هر چه بیشتر فوارهها و آب نماها در معماری باروک بسیار متداول بودهاست.
بعدها اینگونه برخورد با آب و استفاده نمادین از مجسمه سازی در شهر سازی و میادین باروک نیز مرسوم شدهاست.
پیکرهسازان عصر باروک، بیشترین تلاش خود را به کار میبستند تا حرکت را در آثار خود بیافرینند.
برچسبها: معماری باروک ,
ایاصوفیه یا حاجیاسوفیا (ترکی: Ayasofya یونانی:Ἁγία Σοφία)
کلیسای مسیحیت شرق بود که در دوره امپراتوری بیزانس به سال ۵۳۲ میلادی بنا به دستور امپراتور کنستانتین اول ساخته شد.
و بعد در قرن ۶ میلادی توسط جاستنیانوس مورد بازسازی و مرمت قرار گرفت. برای بازسازی بنا دو معمار به نامهای ایسیدوروس (از میلتوس یا سوکلی فعلی)
و آنتییوس (از تراللس یا آیدنلی فعلی) ماموریت یافتند. بنا با کار ۱۰ هزار کارگر در طول پنج سال و تحت نظر ۱۰۰ استاد باشی تکمیل شد و به تاریخ ۲۷ آرالیک ۵۳۷ افتتاح شد.
این کلیسا نخست کلیسای بزرگ نام گرفت. پس از فتح استانبول، سلطان محمد دوم دستور داد کلیسای ایاصوفیه را به مسجد تبدیل کنند.
سلیمان اول دستور داد نقاشیها و نگارگریهای داخل ایاصوفیه را بپوشانند تا نماز جمعه در آنجا خوانده شود.
سلیم دوم به معمار سنان (Sinan) سنان دستور داد که ایاصوفیه را مرمت کند.در زمان مراد سوم، مناره و منبر و محراب به ساختمان ایاصوفیه افزوده شد.
در زمان مراد چهارم، آیاتی از قرآن به خط مصطفی چلبی در دیوارها و سقف ایاصوفیه نگاشته شد؛ علاوه بر این لوحههایی دور تا دور سقف ایاصوفیه نصب شد
که در آن نام الله، محمد، ابوبکر، عمر، عثمان، علی، حسن و حسین نوشته شده بود.
این لوحهها در زمان سلطنت عبدالمجید با الواح مدوری که به خط ابراهیم افندی نوشته شده بود، جایگزین گردید.
پس از اعلام حکومت جمهوری در ترکیه و به قدرت رسیدن آتاترک، ایاصوفیه به موزه تبدیل شد و تا امروز به همین شکل باقیماندهاست.
ارتفاع گنبد بزرگ این مسجد از سطح زمین ۵۵ متر و قطر آن ۳۱ متر میباشد که بوسیله ۴۰ پشتبند بزرگ و روی چهار ستون اصلی سوار شدهاست.
مسجد
فوراً پس از تصرف استانبول توسط ترکان عثمانی (Ottoman Turks) در سال ۱۴۵۳، ایا صوفیا، به مسجد ایاصوفیا تبدیل گردید.
(سلطان محمدفاتح در همان روز فتح استانبول فرمان تبدیل کلیسای ایاصوفیا به مسجد را صادر کرد و سه روز پس از فتح استانبول،
ضمن برپا داشتن مراسم نماز جمعه در ایاصوفیا به امامت آق شمس الدین، خطبه به نام پادشاه فاتح عثمانی خوانده شد.
در وقف نامههای فاتح که نسخههای مختلف آن تا امروز باقیمانده، نام ایاصوفیا «الجامع الکبیر العتیق» آمدهاست. این اتفاق در سال ۸۷۵ هجری (۱۴۵۳ میلادی) رخ داد.)
این امر در واقع سمبلی از پیروزی ترکها بر استانبول بود، در آن زمان کلیسا در شرایط بسیار اسفناکی قرار داشت
از جمله برخی از درها افتاده بودند و مسافران غربی از جمله پروتفور (Pero tafur) که از نخبگان باستانشناسی زمان خود بود مقالاتی دال بر شرایط کلیسا در اروپا چاپ نمود.
سلطان محمد دوم، دستور داد سریعاً پاکیزه سازی و تبدیل نمودن کلیسا به مسجد شروع شود.
گامپراتور بعدی سلطان بایزید دوم (Bayezid II) مناره جدیدی جایگزین منارهای که توسط پدرش ساخته شده بود را ساخت.
در قرن ۱۶، سلطان سلیمان کبیر (۱۵۶۶ – ۱۵۲۰) دو شمعدان بسیار بزرگ از فتح مجارستان به ایاصوفیا آورد. آنها را در دو طرف محراب جایگذاری کردند.
در طول سلطنت سلیم دوم (Selim II) بین سالهای ۱۵۶۶ و ۱۵۷۷ جهت استحکام بخشیدن به مسجد،
ساپورتهای سازهای در خارج ساختمان مسجد توسط معمار بزرگ عثمانی به نام سنان (Sinan) ساخته شـد.
سنان|سنان از نقطه نظر تاریخی اولین آرشیتکتی بود که طراحیهایش با توجـه به زمین لرزه انجام میگردید. در کنار ضد زلزله نمودن ساختمان،
سنان همچنین ۲ مناره دیگر در سمت غربی ساختمان و مقبره سلیم دوم را در سمت جنوب شرقی مسجد در سال ۱۵۷۷ ایجاد نمود.
در سال ۱۶۰۰ آرامگاه مراد سوم (Murad III) و مِحمِد سوم (Mehmed III) در کنار مقبره سلیم دوم ایجاد گردید.
دیگر آثار اضافه شده در آن وقت شامل گالری سلطان، منبر با دکور سنگ مرمر، تخت مخصوص پادشاهی و ایوان سرپوشیده جهت مؤذن را میتوان نام برد.
سلطان مراد سوم (Murad III) که دوران ۱۵۷۴ تا ۱۹۹۵ حکومت کرد. ۲ گلدان مرمر سفید مربوطه به یونان و رم از پرگامون (Pergamon)
آورد که آنها را در دو طرف سالن ورودی مسجد قرار داد. سلطان محمود اول در سال ۱۷۳۹ دستور بازسازی مجـدد مسجـد را داد
و به آن مدرسهای که شامل مدرسه قرآن که هم اکنون به صورت کتابخانهاست و ۳۰۰ هزار جلد کتاب در آن جـای دارد
و همچنین یک آشپزخانه برای پختن غذا برای پخش غذا به بینوایان و یک کتابخانه اضافه نمود،
در سال ۱۷۴۰ حوضی جهت غسل کردن ایجاد نمود که همه اینها در مجموع مسجد را تبدیل به یک محل اجتماع نمود.
در همان زمان نیز یک راهرو بزرگ و یک محراب جدید در داخل ساخته شد.
معروفترین بازسازی ایاصوفیا توسط سلطان عبداالمجید (Abdulmecid) و زیر نظر دو برادر آرشیتکت سوئیسی
به نام گاسپر و جیوسپ فوستی (Gaspare & Giuseppe Fossati) و با کمک هشتصد کارگر بین سالهای ۱۸۴۷ و ۱۸۴۹ صورت گرفت.
برادران مهندس گنبد و هلال طاق را مستحکم نموده، ستونها را راست کردند و دکوراسیون داخلی و خارجی ساختمان را ترمیم و اصلاح نمودند.
موزائیک هـای راهروهای بالا تعمیر شدند، لوسترهای کهنه قدیمی با لوسترهای جدید و مجلل تعویض گردید. دیسکهای بسیار عظیم گرد از ستونها آویزان گردید.
این دیسکها حاوی اسامی نام الله، محمد، ابوبکر، عمر، عثمان، علی، حسن و حسین بودند.
در سال ۱۸۵۰ آرشیتکت فوستی (Fossati) گالری امپراتوری با سبک نئوبیزانس (Now-Byzantine) جدید که دو سالن سلطنتی را در پشت مسجد به هم متصل مینمود احداث کرد.
در بیرون ایاصوفیا محل اقامت نگهدارنده ساختمان و مدرسه جدید احداث شـد، و بالاخره منارهها را یک اندازه کردند.
وقتی که بازسازی به اتمام رسید، مسجد در یک مراسم باشکوه در ۱۳ ژوئیه ۱۸۴۹ مجدداً باز گردید.
در ساختار بنا در ایاصوفیا تدبیر هوشمندانهای برای هماهنگی طاقها و ستونها به کار رفتهاست.
۴ ستون عظیم از سنگ خارای مصری، شبیه پای فیل، ۴ طاق بالا را نگه داشتهاست و گنبد بر روی آنها آرمیدهاست.
در ساقه گنبد، حلقهای از ۴۰ پنجره نزدیک به هم قرار گرفته، که نور از آنها به درون میتابد. ژرفای گنبد ۱۸ متر و بلندی گنبد ۵۶ متر از سطح زمین است
و قطر آن ۳۳ متر است که پشت بند آن دو و نیم گنبد است، که خود در هر پهلو بر یک تو رفتگی ستون دار کوچک قرار دارند.
در طرفین فضای بسیار بزرگ مرکزی، با گنبدی با بلندی ۵۶ متر از کف دو طبقه، راهرو جانبی قرار دارد که بار گنبد را منتقل میکند
به قوسهای عظیمی که سینه سر درهایی پر پنجره را در بر گرفتهاست. ردیف دیگری از پنجره در پایین و دو تا دور گنبد قرار دارد.
این بنا مجموعاً دارای ۱۰۷ ستون و ۹ در است. بزرگترین آنها در وسطی است با چارچوب برنزی و قاب مرمر که مخصوص ورود امپراتور بود.
این بنا کلاً از آجـر ساخته شده و با مرمر پوشانده شدهاست. دیوارهای آن با معرقهای آجین شـده به سنگهای قیمتی تزئین یافتهاست.
در تزئینات بنای آن، از فلزات گرانبهای منتسب به هنر بیزانسی استفاده شدهاست. ستونهای مرمرین این بنا از معبد «آرتمیس» و نیز از نقاط مختلف دنیا به آنجا آورده شـدهاست.
در حیاط داخلی، فوارههایی برای وضو قرار دارد. در زاویة جنوبی مسجد به جای گلدستهای از جنس سنگ، گلدستهای آجرین بنا گردیدهاست.
موزائیکها و تزئینات داخلی ایاصوفیا نیز از اهمیت بسیاری برخوردار است. از زیباترین بخشهای این بنا، تزئینات ایاصوفیا و موزائیکهای بیزانسی آن است.
در میان آن قطعات و تابلوهای ساخته شده از طلا، نقره، مرمر و سفال لعاب دار رنگارنگ دیده میشود.
تابلوهای موزائیک ایاصوفیا را میتوان بر سطح داخلی نیم گنبدها، دیوارها، طاقها و رواقها و بر سر در ویژة امپراتور و... دید.
بر اثر ویرانیها و تعمیرات پی در پی، بخشی از موزة ایاصوفیا از میان رفتهاست،
از جمله تابلوی موزائیک تصویر حضرت عیسی مسیح (ع) که در ۱۳۵۵ میلادی آن را بر سطح داخلی گنبد ساخته بوده.
این اثر گویا تا میانه سده ۱۷ میلادی نیز بر جای بوده و در زمان سلطان عبدالمجید، غازی عسکر عزت افندی با نوشتن آیاتی از سوره نور آن را پوشاندهاست.
همچنین بخش هـای برنزی به کار رفته در قسمت جنوبی کتابخانه آثار هنری نفیسی به شمار میآید.
دیوارهای این بخش را تخته سنگ هـای ارزشمند و گران قیمتی پوشانده که قدمت آن به قرن چهارم میلادی باز میگردد.
برچسبها: مسجدایاصوفیه ,
استونهنج (Stonehenge)
یادمانی پیشاتاریخی است که در کشور انگلستان و در شهرستان ویلتشایر که در ۳٫۲ کیلومتری غرب آمسبوری و ۱۳ کیومتری سالزبری قرار دارد.
این اثر باقیمانده از دوران عصر برنز و دوران نوسنگی است و براساس تاریخگذاری رادیوکربن ۲۰۰۰ تا ۳۰۰۰ قبل از میلاد قدمت آن تخمین زده شده است.
چه کسی میداند که استون هنج دقیقاً چگونه ساخته شدهاست? سنگهایی بزرگی، که تا ۵۰ تن وزن داشتند روی غلطکها به وسیله گروهی از مردان، کشیده شده وبه محل آورده میشدند. وقتی سنگها به محل میرسیدند، با استفاده از طناب و در صورت لزوم با ایجاد سراشیبی خاکی، آنها را در حالت ایستاده قرار میدادند.
بیشتر بناهای بزرگ برای دنیای امروزی یک معما میباشند. دانشمندان و باستان شناسان در سراسر اعصار سعی در یافتن اسرار ساخت این بناها کردهاند.
برای آنها یک کار بسیار مشکل بود که بتوانند این سنگهای بزرگ را طوری در کنار هم قرار دهند که دارای یک شکوه عظیم شود.
این بناها میتوانستند به عنوان محل سکونت، معابد، مقابر و یا حتی تقویمهای بزرگ در فضای باز مورد استفاده قرار گیرند.
مردم میتوانستند با دنبال کردن حرکت اجرام آسمانی، درباره فصلهای سال چیزهایی یاد بگیرند.
مردم دانشمند اولیه به مقدار زیادی برای درو کردن محصولات و غذای خود به فصول سال متکی بودند.
آنها فصلها را بهوسیله مراسم و تشریفات مذهبی جشن میگرفتند. احتمال اینکه این مناطق و نواحی حکم مقدس برای مردم داشتهاست، بسیار زیاد میباشد.
تفسیر استون هنج
بسیاری از متخصصان بر این باورند که این حلقه بزرگ سنگی در استون هنج برای نظارت و همچنین به عنوان معبدی برای ستایش کردن به کار میرفتهاست.
آنها به خاطر وضعیت قرار گرفتن سنگ بزرگ به نام «سنگ هیل» (سنگ پاشنه) که ۶ متر ۲۰ پاارتفاع دارد و ۳۵ تن وزن آن است،
بر این باور هستند. هنگامی که در زمان تغییر تابستان ۲۲ ژوئن، طولانیترین روز سال، خورشید طلوع میکند،
به سنگ هیل میتابد و یک سایه بلند بوجود میآید که تدریجاً از مرکز بنا عبور میکند.
این امر ثابت میکند که استون هنج بر اساس دستورهای نجومی ساخته شدهاست و اهداف مذهبی داشتهاست.
در سال ۱۹۶۰، منجم آمریکایی جرالد هاوکینگ چنین نظر داد که استون هنج، یک رصدخانه و تقویم پیچیدهای بوده است.
تفاسیر نجومی استون هنج با وجود بی دقتیهایی که دارد هنوز هم محبوب ماندهاست.
بسیاری از محققین حدس میزنند افرادی که استون هنج و جاهای دیگر را ساختهاند دانستههای ریاضی را که برای پیش گویی
بسیاری از وقایعی که در نظریه جرالد هاوکینگ موجود است بدست آورده بودند
تاریخ استون هنج
قصه گویان میگفتند مارلین جادوگر سنگها را در زمان شاه آرتور افسانهای قرن پنجم میلادی از ایرلند به استون آوردهاست.
امروزه متخصصان پی بردهاند که قدمت استون هنج بسیار بیشتر از تاریخ فوق است.
این بنا در سه مرحله ساخته شدهاست که تقریباً آغاز بنای آن از سال ۳۱۰۰ قبل از میلاد بودهاست.
این مسئله ثابت میکند که استون هنج از اهرام مصر هم قدیمی تر است.
مراحل اول و دوم
اولین مرحله شامل هنج، یک کانال گرد با یک ساحل خاکی در درون آن بود. تقریباً یک هزار سال پیش، در طول مرحله دوم،
کارگران دو حلقه متحد المرکز از سنگها را در مرکز بنای اصلی بلند کردند. احتمالاً برای آن از ۸۰ قطعه سنگ آتشفشانی باریک، به نام سنگ آبی استفاده نمودند.
آنها بیشتر از کریستالهای سنگ چخماق تشکیل میشدند و به نظر میرسد آنها را از معادن کوههای پرسلی در دایفد، و از به آنجا آورده باشند.
فاصله این منطقه تا استون هنج ۲۱۷ کیلومتر ۱۳۵ مایل است. احتمالاً یک تیم از کارگران سنگهای ۵/۴ تنی را بهوسیله قایق در بیشتر طول راه حمل کردهاند.
احتمالاً سپس آن سنگها را به ساحل کشیدهاند.
مرحله سوم
سومین مرحله از ساخت این بنا در سال ۲۰۰۰ قبل از میلاد شروع شد. سنگهای آبی با ۸۰ قطعه سنگهای سیاه بزرگ مرکزی به نام «سارسین» تعویض شدند.
اینها همان سنگهای معروف هستند که امروزه هم دیده میشوند. این سنگها از ناحیه اطراف مارل بورو داون به آنجا آورده شدند، اما حمل آنها هم حتی مشکلتر از سنگهای آبی بود.
وزن آنها تا ۵۶ تن میرسید و هر کدام را باید بهوسیله گروهی از مردان روی زمین میکشیدند.
بیشتر سنگهای سارسین به شکل یک حلقه در کنار هم چیده شدند.
پنج «تریلیتون» نیز در داخل حلقه قرار گرفتند که از ۲ سنگ ایستاده که روی آنها یک سنگ افقی قرار میگرفت، تشکیل میشدند. امروزه فقط ۳ تریلیتون باقیماندهاست.
حقایق ثبت شده
حرکت دادن سنگهای عظیمالجثه به محل استقرارشان، یک کار بسیار عظیم بود. یک مطالعه نشان میدهد که یک هزار نفر در مدت ۳ هفته میتوانستند
فقط یک قطعه را به استون هنج حمل کنند. حتی با استفاده از چنین نیروی کار عظیمی، ساخت قسمت مرکزی بنا بیش از ده سال طول میکشید.
همچنین خرسنگهایی نظیر استون هنج در شمال انگلستان موسوم به دایرهٔ سویین ساید که در طی قرنها در زمین فرو رفتهاند
و دایرهٔ کالانیش یافت میشود و به علاوه خرسنگهای عمودی باشکوهی در میان دشت آدبری که نماد جنس مذکر و مونثند نیز موجود است.
بعضی براین باورند که این خرسنگها خاصیت شفادهندگی نیز دارند، مثلاً کودکان بیمار را از میان سوراخهای واقع در خرسنگهای دایرهای شکل واقع در کورن وال عبور میدهند و گفته میشود، عدهای از این سنگها نشان دهندهٔ کانالهای نیرو در زمین نیز هستند.
برچسبها: استون هنج:Stonehenge ,